دیوانه و دیوان

در حالیکه داشتم به موضوع آمده در "ادامه مطلب" می اندیشیدم یک سوسک مثل خر سرشو پایین انداخته بود داشت به سرعت به طرفم میومد من هم تنها تونستم با چیزی که توی دستم بود بکوبم روش یعنی یک دیوان کوچولوی قرمز حافظ.

ناراحتم شدم؛ دوست داشتم با ی چیز دیگه ای کلک سوسک رو می کندم اما اون خریت سوسکی مجالم نداد. سوسک رو که به بیرون هدایت کردم دیوان حافظ رو برداشتم و تمیزش کردم و گفتم ببخشید دیوان کوچولو ناراحت شدی. برای اینکه جواب سوالم رو بگیرم دیوان رو باز کردم و با بهترین جواب و یک
 پ نه پ جانانه روبرو شدم:

"گل در بر و می در کف معشوق به کامست/ سلطان جهانم به چنین روز غلامست"

 ازین جواب طنازانه حافظ مسرور شدم :))
گفتم بگم شما هم حظی ببرید :) 
کافیه تصور کنید این جواب رو در رویارویی با سوسک داده :)))