آواز تراس

ساخت وبلاگ
"من شوهر ندارم شوهر نمیخوام شوهر شوهر اصن لعنت به هر چی مرده"
این جملات قصار رو زنی توی تراس, (احساس میکنم داشت تلفنی حرف میزد) طبقه دوم خونه ای میگفت که من توی طبقه اولش مهمان بودم. اینکه با شوهرش مشکل داره و فحشش رو کل مردها میخورن چیز جدیدی نیست مثل وقتهایی که زنی کاری میکنه و همه زنها فحشش رو میخورن. اینکه این ناسزاگویی کلی چقدر وارده مورد بحث من نیست و اینکه کسی در مشکلش با یک نوع کل نوع رو مورد مرحمت قرار میده هم مدخل بحثم نیست. من سوالم اینه مگر این زن فحاش و عصبانی موقع ازدواج عقل و احساس نداشته؟ اتفاقا همون شب (یعنی دیشب) به خواهرزاده م گفتم: این خانم چرا به ما فحش میده معلوم نیست شوهرش چه غلطی کرده و یا اصلا غلطی که این زن میخواسته نکرده، یکباره این غلطیت رو منتسب به مردها میکنه. وقتی کسی به اینجا میرسه و همسرش رو اینجوری با لفظ شوهر مورد لطف قرار میده ایرادی در انتخاب خودش هست. با شناخت نسبی که من از برخی زنان متاهل پیدا کردم برای این زنها ازدواج کردن یعنی شوهر کردن. و این شوهر یک سری محسنات باید داشته باشه که اولینش مادیاته که میتونیم به شغل خوب تقلیلش بدیم. در واقع این زن لعنش به خودش بود به شغل به پول به معیارهایی مزخرفی که داشت معیار اینکه باید ازدواج کرد تا بشه موجودیت پیدا کرد...
برخی دخترها در دوران تجرد مثل گربه هستن ملوس و در عین حال پنجول کش اما بعد ازدواج با یک مرد گرگ صفت (کسانی که براشون خود دختر اصلا اهمیت نداره بلکه کارکرد او براشون مهمه خضور مدامشون در آشپزخونه و بعضی شبها که مایل هستن در تختخواب) تبدیل به همسترهای مغمومی میشن که گاهی از سر درد جیغ بنفش میکشن اون هم در خلوت خودشون اونقدر حقارت بهشون تحمیل شده. این زنها به هبچ وجه شایسته دلسوزی نیستن چرا که اراده داشتن و حق انتخاب و حق ترین حقصون اینه که اصلا انتخابی نکنن و تا زمان مقتضی ترجیح بدند که تنها باشند...

این حرفها و حرفهایی که دوست دارم بزنم و نمیزنم از جانب من به عنوان یک مرد که عاقل و در عین حال احساسی معقول نباشه چرا که جامعه و البته خود زنها اسباب حکمرانی مرد رو بر خودشون مهیا میکنن و این به سود من باید باشه طبیعتا.
اما من دوست دارم برابر باشم و چشم در چشم و دست در دست با کسی زندگی کنم.
اسفناک اینه که جامعه و رفتار برخی زنهای منفعت طلب باعث میشه مردها به سرکوب امیال انسانی همسرداری متمایل و تاکتیکهای زن داری بیاموزن چیزی شبیه آیین حکمرانی ماکیاولی...

بگذریم... همینه که هست...

اما اما
کسانی هستن که همیشه به بهتر شدن ایمان دارند و به آنچه "باید باشد" می اندیشند و آزادانه عمل میکنند و اینانند زخمی ترین زنان سرزمینم...
درود خدا بر ایشان... درود خدا بر شما...

 

این شعر تقدیم میشود به آنانکه هرگز هبچ جا "وا" ندادند و در برابر آتش ایستاده اند چو شمع و فریادشان سوزشان است

خسته نباشید...
ما را در سایت خسته نباشید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : haraaf بازدید : 125 تاريخ : يکشنبه 11 آذر 1397 ساعت: 2:35